سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 29832
کل یادداشتها ها : 49
خبر مایه


1 2 >

سه نکته کلیدی برای یک کسب و کارموفق :

 

اگر شما هنوز به یک کسب و کار وارد نشده اید چطور می توانید درباره کسب و کارتصمیم گیری کنید؟ در کتاب از خوب به عالی اثر جیم کالین که هزاران شرکت را از نظر چگونگی رسیدن به درجات عالی بررسی می کند داریم که او نتیجه گیری می کند که هر کسب و کار ایدهال سه شرط اجرایی لازم دارد که اولین آنها این است که یک کسب وکار خوب باید طوری یا چیزی باشد که درباره آن احساس داشته باشید و نسبت به آن محصول یا خدمت که ارائه می دهید باید عرق داشته باشید تا بتوانید از دیگران بخواهید که آن را امتحان کنند. دوم اینکه یک کسب و کارخوب باید طوری باشد که شما پتانسیل بهترین بودن  در آن ایده را داشته باشید. به یاد داشته باشید که در ابتدای کار و یا به صورت مقطعی شاید بهترین نباشید اما با گذشت زمان و توسعه دادن به آن ایده می توانید به ایده آل خود برسید.سومین شرط یک کسب و کار موفقاین است که بتوانید یک خدمت یا محصول سودمندرا به مشتری پیشنهاد دهید. پس اگر شما بتوانید در زمینه کاری خود بهترین باشید می توانید پول خیلی زیادی به دست آورید.

پس می توان نتیجه گرفت که در ابتدا شما باید آن محصول یا خدمت را که مردم بابت آن پول پرداخت می کنند پیدا کنید و سپس نسبت به آن محصول یا خدمت ایمان خاص داشته باشید تا بتوانید مردم را قانع کنیداز آن لذت ببرید سپس به سمت مشتریان با پتانسیلبالا بروید و از آنها بخواهید محصول یا خدمت شما را به ازای مقداری مشخص پول خریداری کنند نهایتاً می رسیم به تست مشتریان بدین معنا که پس از خرید آن محصول یا خدمت باید بتوانید بازخورد آن خرید را از مشتری بدست آورید و این کار  باعث تضمین آینده شغلی و کسب و کارشما خواهد شد.

 

 


  

یکی از مولفه های استخدامو کار کردن در اجتماع:

جمع‌پذیری

 

انسان موجودی است اجتماعی که خود به تنهایی قادر به تأمین نیازهای روحی و جسمی خود نیست و الزاماً در جمع همنوعان خود زندگی می‌کند پس مجموعه‌ای از انسانها که با او زندگی می کنند باید به نیازهای یکدیگر پاسخگو باشند و مجموعه کاری نیز از این امر نمی تواند جدا باشد .

 

1- مشارکت

 

مشارکت فرد در کار گروهی نشان‌دهنده حس اجتماعی بودن اوست و بیانگر توانایی شخص در قبال ارتباط با دیگران است. لذا در مجموعه هایی که تقریباً هر کاری به صورت تیمی انجام می‌شود وجود چنین اشخاصی مفید است چرا که می‌تواند به عنوان عضو فعال در تیم حضور داشته باشد.

 

2- مسئولیت پذیری

 

فرد اگر چه در مجموعه‌ای از همکاران مشغول کار می‌باشد لیکن شخصا مسئولیت خاصی را به عهده گرفته که با انجام صحیح و به موقع وظیفه خود موجب پیشرفت مجموعه خواهد بود. این حس مسئولیت پذیری معمولاً به عنوان ویترین شخصیت کاری افراد می‌باشد و عدم وجود چنین حسی در یک کارمندموجب بروز خسارات بسیاری می‌گردد که معمولاً  کل مجموعه بجای شخص بهای آن را خواهد پرداخت.

 

3- هماهنگی

 

با توجه به مشارکتو مسئولیت پذیری در کار جمعی باید هماهنگی نیز با دیگر اعضای مجموعه وجود داشته باشد. افرادی که می‌توانند بین خود و دیگر همکاران هماهنگی ایجاد نمایند افراد جمعی و قابل اعتمادی می‌باشند. هماهنگی نیاز به درک درست از وظایف دیگر اعضای  مجموعه دارد که این درک گاه فرد را مجبور به کنترل سرعت کار یا تسریع و حتی کمک به دیگر اعضاء می‌کند. لازمه پیشرفت یک سیستم به لحاظ کیفی هماهنگی بین تک تک اعضاء می‌باشد.

پس به این دلیل که انسان موجودی اجتماعی زاده می شود باید در بین هم نوعان مشارکت داشته باشد و با آنها در کارهای گروهی همکاری کند پس به نوعی استخدامکسی شدن و برای شرکتی کارکردن یکی از نیازهای روحی انسان را جبران می کندپس یکی از دلایل اینکه انسان همواره به دنبال کارمی گردد و اینکه می خواهد پولدارباشد این است که می خواهد در جامعه پذیرفته شود.

 

 


  

استخدامو گزینش کارکنان

 

 2 معیار گزینشنیروی کار

 

1- مقدمه

 

از مهمترین وظایف مدیریت منابع انسانی جذب و بکار گیری افرادی است که بهترین بازدهی را در مجموعه کاری داشته باشند. در این راستا اقداماتی صورت می‌گیرد که برای افراد تازه‌وارد با مصاحبه و آزمونهای مختلف از قبیل آزمون مهارت1و آزمون طبی2انجام می‌شود تا افرادی که دارای شرایط مطلوب برای شغلهای از پیش تعیین شده هستند مشخص گردند. پس از طی این مراحل مرحله گزینش بسیار سرنوشت‌ساز خواهد بود تا از بین افرادی که تمامی آنها دست کم از حداقل شرایط3برخوردار هستند مناسبترین گزینه انتخاب شود. در این مقاله مؤلفه‌های گزینش افراد را فارغ از نوع سازمان و تخصص فنی با شرایط کلی و فرا گیر بررسی می‌کنیم.

 

2- انضباط

 

هماهنگی موجود بین افکار؛ گفتار و کردار یک فرد می‌تواند مشخصه‌ای از انضباط وی باشد. هر چه تناسب بیشتری بین این  مؤلفه‌ها برقرار باشد فرد مورد نظر دارای سازماندهی شخصیتی مطلوبتری خواهد بود و بازده بیشتری خواهد داشت.

 

2-1- تصمیم گیری

 

مقدار شناخت یک فرد از قابلیتهای خود زمینه‌ای خواهد بود تا در صورت نیاز به تصمیم‌گیری بتواند با ایجاد یک مجموعه اطلاعات قضاوت درستی را انجام دهد که در صورت بروز این قضاوت از مرحله فکر به عمل منجر به اتخاذ تصمیم خواهد شد لذا لازمه یک تصمیم درست منبع اطلاعات و داشته‌های درست می‌باشد. حال در این شرایط فرآیند تطبیق مسائل ذکر شده با شرایط پیرامونی و اقدام  فرد اهمیت تصمیم گیری را مشخص می‌نماید که در صورت عدم هماهنگی بین افکار و گفتار و افعال شخص پیامد‌های نامطلوبی را برای یک سیستم در بر خواهد داشت.

 

2-2- هدفمندی

 

هدفمندی یک فرد در مجموعه نشان‌دهنده وجود برنامه است که حداقل شرط لازم برای یک برنامه وجود طرح و نظم در اجرا می‌باشد. فرد هدفمند شناخت نسبی درستی از مجموعه پیرامونی خود دارد و مقصدی را برای خود مشخص نموده است که با توجه به مسیر انتخابی او می‌تواند از هدف او اطلاع پیدا کرد.  مجموعه اهداف یک فرد  در مسائل گوناگون مهمترین مؤلفه آرمانهای شخص می‌باشد که معمولا منشاء نیاز یا آرزو دارند.

 

2-3- تحلیلگری

 

با جمع نمودن شرایط تصمیم گیری و مسائل موجود در هدفمندی نیاز به بررسی موضوع زمان مکان و موقعیت می‌رسد که در هر شرایط چگونه باید پیش رفت؟ این چگونگی با سازماندهی عوامل مختلف مشخص خواهد شد. انبساط این موضوع در تمام طول برنامه نیاز به تحلیل همیشگی سیستم دارد تا در تلفیق متغیر‌ها تصمیم اتخاذ شده و هدف نهایی براثر عدم نظم فکری یا کرداری تعطیل نشود.

می توان نتیجه گرفت که اگر در گزینش افراد برای استخدام شدن این موارد رعایت شود جامعه بر اساس شایسته سالاری به جلو گام بر می دارد و مشکلاتی از قبیل بیکاری و فساد و اعتیاد برطرف خواهد شد .

 

 


  

هدف یک کسب و کار:

 

هدف یک کسب و کاراین است که مشتری را در حالت موثر هزینه ای نگه دارید و این جمله به معنای این است که سود، تنها هدف یک کسب و کار نیست. بلکه سود نتیجه خدمات ماهرانه ، موفقو مشتری مدار است که به موقع خود به مشتری ارائه می شود. کسب و کار بسیار ساده است و بر سه فعالیت اصلی تاکید می کند اول اینکه شما باید محصول یا خدمتی را که مردم می خواهند پیدا کنید، دوم اینکه شما باید برای آن محصول یا خدمت بازاریابیکنید و به آن تعداد از فروش برسید که هزینه های شما را پوشش دهد و بتوانید سود برداشت کنید. سوم اینکه شما باید پول ، نیروی کار و فعالیتهای تجاری را کنترل و مدیریت کنید. در هر یک از این سه مرحله به خود یک نمره از 1 تا 10 بدهید و در هر مرحله ایی که ضعیف بودید آن همان دلیل مشکل شماست .

خبر خوشایند این است که مهارتهای کسب و کارآموختنی هستند و شما می توانید هر مهارت کسب و کاری که لازم دارید تا به اهداف مالی و تجاری خود برسید را بیاموزید. هنگامی که یک مهارت را آموختید می توانید بارها و بارها از آن استفاده کنید و هر باری که استفاده می کنید بهتر و بهتر خواهید شد و همانطوری که بهتر می شوید می توانید به اهداف یکسان خود در وقت و تلاش کمتری دست یابید.برای موفقیت در کسب و کار خود نیاز به یک سری از مهارتها دارید. کمبود یک مهارت کلیدی می تواند شما را در ادامه راه مختل کند و رویای رسیدن به موفقیتتجاری را از بین ببرد. هشتاد درصد کسب و کارهای جدید در چهار سال ابتدایی خود بر شکست خواهند شد و 86 در صد کسب و کارهای جاری در حال اجرا باقی خواهند ماند.

 

 


  

چهار استراتژی اصول بازاریابی :

 

چهار نکته کلیدی برای رسیدن به موفقیت در فروش بازاریابی:

1-      تخصص: شاید باید تخصص لازم درباره قشر خاصی از مشتریان و بازار خود را کسبکنید این آموزش برای شما و کسانی که با شما کار می کنند باید کاملاً واضح به عنوان حیطه تخصصشما شناخته شود

2-    تمایز: عنوان کتاب متمایز باش یا  کاملاً صحیح است یعنی در بازارکسب و کاریا باید متمایز باشید یا از بین خواهید رفت برای موفقیتدر کسب و کارشما باید مزایای رقابتی و برتری نسبی نسبت به رقبا داشته باشید تا نسبت به آنها متمایز و بهتر به نظر برسید مزایای رقابتی چیزی نیست جز اینکه آن چیز می باشد که مشتری می خواهد نیاز دارد و ارزش پرداخت پول را دارد و در واقع مشتری دوست دارد بابت مزایای رقابتی شما پول پرداخت کند. غالباً این قضیه به عنوان ارزش ارائه نامیده می شود و باعث می شود شما به عنوان تنها تامین کننده برای مشتری باشید که بخواهد از شما خدمات بگیرید. در نهایت در تمایز شما نیاز به جایگاه فروش یکتا خواهید داشت که به معنی این است که باید چیزی را به مشتری عرضه کنید که هیچ کس دیگر در هیچ جای دنیا این محصول یا خدمات شما را به مشتری ارائه نکند. همانطور که جک ولچ از جنرال الکتریک می گوید اگر مزایای رقابتی نداشته باشید کامل نخواهید شد توانایی شما برای به وجود آوردن مزایای رقابتی و جایگاه فروش یکتا مهمترین کلید برای موفقیتدر کسب و کاراست.

3-    بخش بندی: این عنوان به معنی فرایند تشخیص مشتریان ایدهال شناخته می شود مشتریانی که در حیطه تخصص شما محصول یا خدمات شما را تحسین می کنند و حتی می توان  قسمت بخش بندی روشی است که در آن محصول یا خدمات شما نسبت به رقبا ارجحیت دارد.

4-    تمرکز: شما نیازمند این هستید که باید بر روی فروش، بازاریابی و کسب وکارخود تمرکز کنید و دقیقاً با مشتریانی که می خواهند و می توانند محصول یا خدمات شما را خریداری کنند در ارتباط باشید و فرایند فروش را با آنها کامل کنید.

 

 


  

برای رسیدن به هدف چه کنیم؟

لیستی از تمام کارهایی که باید انجام دهید تا به هدف برسید تهیه کنید و

تمامی افرادی که به شما کمک می کنند و با شما همکاری می کنند تا به هدف خود برسید را بشناسید: لیستی از این افراد که می توانند برای رسیدن به هدفبه شما کمک کنند تهیه کنید.برای این کار از فامیل و آشنایان خود شروع کنید که به شما کمک می کنند و شما را حمایت می کنند.حتی می توانید از بین همکاران و روسای خود هم افرادی را در لیست خود قرار دهید.خصوصا از بین مشتریانی که اجناس یا خدمات شما را خریداری می کنند می توانید لیست خوبی تهیه کنید که یتوانید از آنها کمک بگیرید.هنگامی که لیستی از این افراد را که می توانند به شما کمک کنند تهیه کردید تلاش کنید که در این رابطه بیشتر گیرنده باشید تا دهنده کمک یا خدمات.برای رسیدن به اهداف بزرگ شما حتی به کمک افرادی که شما را حمایت می کنند نیازمند هستید.گاهی یک فرد کلیدی در برهه زمانی مکانی خاص می تواند برای شما تفاوت زیادی داشته باشد.موفق ترین افراد کسانی هستند که می توانند با تعداد افراد زیادی در ارتباط باشند طوری که بتوانند به آنها کمک کنند و از آنها کمک بگیرند.

تمام موانعی که پیش رو دارید،مهارتها و دانشی که باید بیاموزید،افرادی که می توانند به شما کمک کنند را ترکیب کنید و یک لیست کلی تهیه کنید از تمامی مواردی که برای رسیدن به هدفنیاز دارید.و هرگاه که به مورد جدیدی رسیدید سریعا آن را به لیست خود اضافه کنید تا لیست شما به روز و کامل شود.هنگامی که این لیست به صورت کامل فراهم شد به آن نگاه کنید و آنگاه خواهید فهمید که قابل دسترس تر از آن است فکر می کردید.در حقیقت سفر شما به طول چندین مایل با همان گام های اول شروع می شود.همانطور که می گویند شما می توانید یک دیوار بلند را با همان دانه های آجر بسازید.

 

با این کار می توانید هرگاه که بخواهید یک کسب و کارراه اندازی کنید به مشکل بر نخورید و یا هرگاه بخواهید جایی استخدامشوید این را می دانید که چه کسی می تواند به شما رد این راه کمک کند و یا دست شما را بگیرد.


  

کسب و کار اینترنتی

 

 

این نوعکسب و کارجدید بوده و با پیدایش کامپیوتر ، اینترنت، و توسعه جامعه خدماتی به عنوان یکی از سریع ترین کسب و کارها از نظر تعداد، سود و حجم در عرصه تجارت جهانی مطرح هستند .

کسب و کار اینترنتی به فروش محصولات یا خدمات در اینترنت گفته می شود. این نوع کسب و کاربه سرعت در اقتصاد امروز رشد و پیشرفت کرده است. خرید و فروش اینترنتی به کوچکترین کسب و کارها نیز این امکان و فرصت را می دهد که به مخاطبان خود در سطح جهانی با حداقل هزینه دسترسی پیدا کنند. امروزه بیش از 900 میلیون نفر در سطح دنیا از اینترنت استفاده می کنند. 69 درصد از این جمعیت، در طول 90 روز، دست کم یک خرید از اینترنت داشته اند.

یک سایت اینترنتی، تنها برای فروش محصول یا خدمات به کار نمی رود، بلکه می تواند نقشها و کارکردهای مختلفی داشته باشد. اگر محصول خاص و منحصر به فردی دارید که در دیگر نقاط دنیا وجود ندارد، می توانید با معرفی آن محصول در سایت خود، دیگران را از وجود آن مطلع کنید و از این طریق به اهداف خود دست یابید.
زیبایی اینترنت در این است که مخاطبان آن در سرتاسر دنیا پراکنده اند و این امر می تواند به معنای وجود مشتریان بالقوه برای شما باشد. این نوع بازار، هیچ موقع بسته نمی شود. مشتریان شما می توانند به صورت 24 ساعته به اطلاعات کسب و کارتان دسترسی پیدا کنند. شما نیز می توانید هر چند بار و با هر فاصله ای که بخواهید ، اطلاعات مورد نظرتان را درباره ی فعالیتها و فروشگاهتان در صفحات اینترنت جای دهید. مهمتر از این، شما می توانید کاتالوگی از محصولات و خدماتتان را همراه تصویر و حتی فیلم در صفحات اینترنت قرار دهید. در این صورت، مشتریان بالقوه ی شما می توانند آنها را مشاهده کنند و حتی در هر ساعت از شبانه روز، سفارش خرید دهند.

باید توجه داشت که امروزه با وجود اینترنت نیازی به مغازه به صورت فیزیکی ندارید و حتی نیازی نیست که چندین نفر را استخدامکنید تا برای شما کار کنند و ملزم به پرداخت حقوق شوید.حتی می توانید به راحتی در منزل کسب و کارراه اندازی کنید و به سرعت پیشرفت کنید.

 

 


  

آیا می خواهید یک کسب و کارکوچک راه اندازی کنید؟

فکر کردن به راه اندازی یک کسب و کارکوچک؟باید بگویم در راه درستی قدم برداشته اید زیرا راه اندازی یک کسب و کار به اندازه ایی مهم است که باید ساعتها و ماهها درباره آن فکر کرد دقیقا مانند زمانی که می خواهید ازدواج کنید باید درباره آن تحقیق کنید زیرا یک کسب و کار چیزی است که شما تمام دقایق روز ها و سالهایتان را باآن شریک می شوید پس انتخاب درست و اینکه بخواهید رئیس خودتان باشید پر اهمیت ترین مسئله زندگی شما محسوب می شود.

می توان گفت وقتی می خواهید یک کسب و کارراه اندازی کنید باید شخص خودتان وارد عمل شوید و در دل کار غرق شوید زیرا در هر کاری باید بالا و پائین آن را با تمام وجود لمس کرد تا بتوان به موفقیت رسید .در این راه داشتن یک برنامه مدون و منعطف الزامی است و بدون برنامه نمی توان به موفقیترسید.

در اینجا از چند لحاظ راه اندازی یک کسب و کار را بررسی می کنیم:

1.        در ابتدا سئالات کلیدی بپرسید : به عنوان نمونه از خود بپرسید که آیا راه اندازی یک کسب و کار برای شما مفید است یا اینکه شما کسی هستید که از پس راه اندازی یک کسب وکار کوچک برآیید؟برای رسیدن به موفقیتدر کار تنها عامل لازم و مکفی داشتن انگیزه و اشتیاق برای کار کردن است یعنی در ابتدا شما باید مطمئن شوید که واقعا می خواهید رئیس خودتان باشید و برای خودتان کار کنید.

2.      ایا واقعا مسئولیت این کار را می پذیرید؟ باید انسان مسئولیت پذیری باشید تا بتوانید یک کسب و کار راه اندازی کنید بسیاری از افراد حتی مسئولیت یک خانواده را نمی توانند قبول کنند چه برسد به اینکه بخواهند کارآفرینشوند.

3.     آیا می توانید تمام شرایط یک کسب و کار را قبول کنید ؟وقتی می خواهید کاری را شروع کنید باید باور داشته باشید که شاید در روزهای اول قرار باشد به جای همه افراد کار کنید مثلا شاید گاهی به جای کارمند قرار بگیرید و گاهی هم به جای ابدارچی چای برای خودتان بیاورید .آیا خانواده شما قبول می کنند که تمام وقت سر کار باشید بدون هیچ تفریح و مسافرتی فقط و فقط کار کنید.

 

4.     آیا به اندازه ایی اعتماد به نفس و اراده دارید تا بتوانید یک کسب و کارراه اندازی کنید؟زیرا می توان گفت کسب و کار شما مانند کارمند حقوق بگیر بودن نیست و گاهی شاید اصلا سودی نداشته باشید و رونقی به بازار شما نباشد باید بتوانید اوضاع را کنترل کنید و با اراده و عزم راسخ صبور باشید و شرایط را بهتر کنید.


  

خصوصیات یک کارآفرین موفق

همانطور که می دانید همه افراد نمی توانند یک کارآفرینباشند و طبق تحقیقاتی که انجام شد و سئوالاتی که از کارآفرینان موفق پرسیده شد می توان گفت آنها دارای خصوصیات یکسانی بودند که چند مورد را در اینجا بررسی می کنیم.

1.        پشتکار

2.      اشتیلق به نوآوری

3.     حس رقابت

4.     اعتماد به نفس

5.     اراده مصمم

6.      عزت نفس

7.     شرایط فیزیکی مناسب

همانطور که پیداست این موارد بسیار کلی و عمومی می باشند.از خصوصیات دیگر این دسته از افراد می توان گفت که انها بسیار صبور هستند،علی رقم اینکه صبر دارند اما توانایی دارند کارهای ضروری را در زمان بسیار اندک انجام دهند.آنها بسیار منظم و مرتب هستند در حالی که اگر بخواهند کاری انجام دهند چیزی به جز هدف برای آنها مهم نیست.آنها تمایل بسیار زیادی به پول دارند و مانند آن ربا به سمت پول کشیده می شوند.کارآفرینان برتر دنیا از نظر دانشگاه اکسفورد باید اعتماد به نفس،پشتکار داشته باشند و بسیار انعطاف پذیر باشند.

کارافرینان به طرز عجیبی تمایل دارند که آینده خود را تحت کنترل خود در آورند و تقدیر خود را خودشان رقم بزنند و به هیچ وجه قبول نمی کنند که در استخدام کسی باشند و دیگران زندگی آنها را کنترل کنند.به عبارت دیگر آنها دوست دارند حقوق بدهند نه اینکه از کسی حقوق دریافت کنند.

 

 


  

عادات میلیونرها

"آنها افراد معمولی هستند مثل شما" این جمله را استنلی ردفورد می گوید.او در این باره به این شکل نظر می دهد که میلیونرها افرادی هستند که خصوصیات یکسانی دارند و شناختن این خصوصیات به ما کمک می کند تا درک کنیم چگونه می توانیم میلیونر شویم؟و یا چگونه می توانیم پولدار شویم؟

پس اجازه دهید درباره برخی ویژگی های این دسته از افراد مطالبی عنوان کنیم که نتیجه تحقیقات استنلی ردفورد در سال 2013 می باشد:

1.        میلیونرها افراد معمولی هستند

2.      میلیونرها بسیار خسیس می باشند.

3.     میلیونرها ماشین کارکرده سوار می شوند.

4.     آنها این ماشین کارکرده را می خرند ولی کرایه نمی کنند.

5.     آنها ترجیح می دهند در مناطقی زندگی کنند که اطراف آنها افراد معمولی بیشتر باشد تا میلیونرهای دیگر

6.      بیشتر از نصف انها حتی یک دلار هم به عنوان ارثیه نداشته اند.

7.     حداکثر آنها پولی به عنوان کمک هزینه از دانشگاه یا اقوام دریافت نکرده اند.

8.     اغلب میلیونرها حتی یک دلار هم از کسب و کار فامیلی بدست نیاورده اند

9.      اکثر میلیونرهای خودساخته برای اقوام خود بسیار خسیس هستند.

10.   اکثر آنها کارآفرینمی باشند

11.   اکثر آنها برای دیگران کار نمی کنند

12.  آنها به هیچ وجه به استخدامشدن فکر نمی کنند

13. انها دست به خوداشتغالی می زنند.

14.  اکثر آنها از صفر شروع کرده اند

15.  آنها انسان های امیدوار و مثبت گرایی هستند

16.  انها افکار منفی به ذهن خود راه نمی دهند

17.  زندگی کردن با آنها بسیار مشکل است زیرا آنها دقیقا طبق قاعده و قانون زندگی می کنند و بسیار سخت گیر هستند.

18. کار کردن با آنها خیلی مشکل است زیرا انها افراد سخت کوش و مدیران سخت گیری هستند.

19.  آنها در روز اندک وقتی را برای ورزش قرار می دهند

20.  آنها عاشق تفریحات شبانه با دوستان خود هستند

21.  آنها از تاریخ نفرت دارند زیرا روزگار گذشته خود را دوست ندارند

22. آنها از حیوانات خانگی نگهداری می کنند

23.میلیونرها زیاد اهل کمک کردن به کسی نیستندو از صدقه دادن زیاد استقبال نمی کنند

24. میلیونرها اغلب تن به ازدواج نمی دهند و دوست ندارند زندگی خود را با کسی شریک شوند

25. میلیونر ها افراد اینده نگر و روشن فکری هستند

26. اکثر آنها افراد ایدهپردازی هستند


در نتیجه این سئوال را از شما می پرسم که ایا دوست دارید یک میلیونر باشید؟


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ